علت بروز گرفتاری خاورمیانه ای ها در چیست؟

خاورمیانه از افغانستان شروع و تا لیبی ادامه دارد. این سرزمین همواره شاهد گرفتاری های خاص خودش است. حضور حاکمان سلطه جو با تفکرات مستبدانه که اغلب از بستر جامعه تا سطوح بالاتر رخنه کرده است. سوال این است، که معضلات خاورمیانه ای ها به دلیل حاکمان جبار شان یا به دلیل مردمان شان است. این موضوع بارها و بارها بدان پرداخته شده است.به نقل از گزارشی از محمود سریع القلم از اقتصاد نیوز
به بررسی و بروز گرفتاری خاورمیانه ای ها اشاره می شود.

 

سایر ملت ها در مقابل گرفتاری خاورمیانه ای ها چگونه اند؟

بیشتر ملت ها در حال رشد و توسعه هستند. از افکار و عقاید جدید پیروی می کنند. برای توسعه تفکرات خویش مطالعه می کنند. ملت های پیشرفته مقید به علوم افسانه ای و اسطوره ای خویش نیستند. آنها همچنان به دنبال رشد و توسعه یافتگی اند. انتقادپذیرند. برای بهبود بیشتر همه گونه تلاش می کنند. مردمان همه ی کشورها با تفکری انتقادی از تمامی نظرات استقبال می کنند. مطالعه مستمر بر بهبود کیفی زندگی دارند، و مقید به یک سبک فکری نمی شوند. رشد و توسعه فکری افراد در جامعه باعث رشد ابعاد گوناگون می شود. شکل گیری احزاب با ایدوئولوژی های ثابت و غیر قابل انتقاد در جامعه نهادینه نشود.

ولی در خاورمیانه پس از نهادینگی افکار، عقاید پذیرفته می شود. در جامعه، شکل گیری و ظهور پدیده ای به نام دین رخ می دهد. این دین با اسطوره سازی های فرهنگی مقدس می شود. حاکمان این سرزمین ها مدافعان سرسخت همین افکار می شوند. بدین ترتیب، حاکمان در رشد و توسعه ایدئولوژی های دینی برای منافع خود می کوشند. آنها به وسیله رهبری جامعه را به پیش می برند. غوطه وری در افکار و عقاید ساخته و پرداخته می شود. تقدس گرایی و عدم انتقاد پذیری رواج می یابد. بنابراین، جامعه همواره از رشد و توسعه یافتگی اندیشه عقب می ماند. پس در مقایسه سایر ملت ها در مقابل گرفتاری خاورمیانه ای ها این گونه به نظر می رسد، که آنها انتقاد پذیر هستند. در راه توسعه و رشد اندیشه، افکار و عقاید خویش مطالعه سایر نگرش ها را دارند. انتقاد پذیری آنها را به سوی جامعه مترقی پیش می برد.

دلیل اصلی گرفتاری خاورمیانه ای ها در چیست؟

علت های متعددی در گرفتاری های خاورمیانه ای وجود دارد. کمال گرایی و حس خوب بودن در سطح جامعه بسیار است. این حس بهتر بودن و تائیدیه جهان شمولی باعث می شود، حتی رهبران جامعه نیز خود را بهتر از دیگران بدانند. عدم انتقاد پذیری معضلی در جامعه است. سایر اندیشه ها مطالعه نمی شودند. افراد جامعه به همان آموخته های اجدادی شان پایبند هستند. این پایبندی به عقاید کهن نیز مقدس است.

عدم توسعه یافتگی اندیشه منجر به عقب ماندگی کل جامعه و گرفتاری خاورمیانه ای ها می شود. برای رفع این معضلات خاورمیانه ای ها جامعه به سمت اسطوره سازی و مقدس مآبی سوق پیدا می کند. و کم کم پدیده خرافات نیز در جامعه شکل می گیرد. مقدسات نیز هیچگاه قابل انتقاد نیستند. بنابراین مفری برای رشد و توسعه نیست. جامعه دینی و مقدس همواره خود را بهتر می داند. همواره نیازی به مطالعه و کشف اندیشه های بهتر و آرمانی برای توسعه اجتماعی وجود ندارد.